Web Analytics Made Easy - Statcounter

 عصر ایران؛ مهرداد خدیر- با درگذشت دکتر عباس شیبانی از جمع اعضای شورای انقلاب اسلامی در سال‌های 57 و 58 که پیش از پیروزی انقلاب تشکیل شد و بعد از آن تا تابستان 1359 نقش قوۀ مقننه (‌و از 13 آبان 1358 دولت و قوۀ اجرایی)  اکنون تنها آیت‌الله سید علی خامنه‌ای باقی مانده البته اگر اعضای شورا را منحصر به 15 نفر مشهور بدانیم و میرحسین موسوی را که در بخشی از عمر شورا و نه تمام مدت، عضو آن بوده موقت به حساب آوریم و در ردیف 15 نفر نیاوریم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

  این توضیح برای آن است که دیدم خبرنگاران جوان در خبر درگذشت دکتر شیبانی از او تنها با عنوان «عضو پیشین مجلس شورای اسلامی و شورای شهر تهران» یاد کرده‌اند حال آن که اعتبار و اشتهار او از چهار وجه دیگر آب می‌خورد که از آنها در نمایندگی مجلس و عضویت شورای شهر استفاده شد نه این که این دو عضویت در صدر کارنامۀ سیاسی او بنشیند بلکه شیبانی را باید نخست با آن 4 فقره معرفی کرد و بعد به این دو رسید.

 وجه اول نام اوست در کنار مهندس مهدی بازرگان، سید محمود طالقانی، یدالله و عزت الله سحابی و چند چهرۀ دیگر در دادگاه مشهور سران نهضت آزادی ایران در سال 1342. روزنامۀ کیهان روز دوشنبه 29 مهر 1342 این خبر را درج کرد: «‌امروز از طرف دادرسی ارتش اعلام شد دادگاه عادی ویژۀ شمارۀ یک ادارۀ دادرسی ارتش در ساعت سه بعد ازظهر فردا سه شنبه 30 مهر 1342 به ریاست تیمسار سرتیپ حسین زمانی و به کارمندی تیمسار سرتیپ مهدی احترامی و آقایان سرهنگ مهدی رحیمی و سرهنگ دوم محمد حسن خالقی ( کارمند علی البدل) و به دادستانی سرتیپ فخر مدرس در پادگان عشرت آباد برای رسیدگی به اتهام آقایان مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی، سید محمود طالقانی، مهندس عزت الله سحابی، دکتر عباس شیبانی، احمد علی بابایی، ابوالفضل حکیمی، محمد مهدی جعفری و پرویز عدالت منش که به اتهام اقدام بر ضد امنیت کشور تحت تعقیب می باشند تشکیل می گردد.»

  این همان دادگاه مشهوری است که اگرچه رسانه ها از انعکاس خبر آن منع شدند ولی بازتاب بین المللی داشت هر چند مشروح آن همان زمان به طرق دیگر منتشر شد. همان دادگاهی که آیت الله طالقانی اعلام کرد چون جمعی سیاسی را در یک پادگان و در دادگاه ارتش محاکمه می کنند آن را به رسمیت نمی شناسد و از خود دفاع نکرد اما مهندس بازرگان دفاعی تاریخی انجام داد و جملۀ مشهور « ما آخرین گروهی هستیم که به زبان قانون با شما سخن می گوید و پس از ما چنین نخواهد بود» مربوط به همین دادگاه است و پیش بینی او هم درست بود و بعدتر گروه های سیاسی رو به سلاح آوردند و سازمان مجاهدین خلق و سازمان چریک های فدایی خلق شکل گرفت. از شگفتی های دادگاه این بود که طالقانی حکم را که خواند سورۀ «والفجر» را قرائت کرد. 15 سال قبل از پیروزی انقلابی که سالگرد آن با اصطلاح دهۀ فجر گرامی داشته می‌ شود. 

   شمار جلسات دادگاه به 31 مورد رسید و روزنامۀ اطلاعات 16 تیر 1343 خبر داد بازرگان و طالقانی به 10 سال حبس مجرد و دکتر شیبانی به 6 سال و سحابی های پدر و پسر هر یک به  4 سال حبس مجرد محکوم شدند. خوانندۀ این سطور دریافته که نام عباس شیبانی در کنار بازرگان و طالقانی و سحابی ها می تواند جایگاه او را نشان دهد و ادبیات احترام آمیز روزنامه های کیهان دربارۀ آنان به سبب همین اعتبار بود و می توانم حدس زد که چگونه است که آن کیهان در 60 سال قبل از آنان در جایگاه متهم با الفاظ محترمانه و بی هیچ انگ و لقب یاد می کرد و این کیهان دربارۀ آنان - منهای مرحوم شیبانی- این گونه.

 

وجه دوم نقش او در تأسیس نهضت آزادی است. هر چند بعد از پیروزی انقلاب و اختلافات روحانیت و حزب جمهوری اسلامی با بازرگان و سحابی ها از نهضت آزادی فاصله گرفت و استعفا کرد اما عملا از ایفای نقش مؤثر سیاسی هم بازماند جز آن که از نام او استفاده می شد و کنش و واکنش خاصی نداشت.

 وجه سوم چنان که در صدر مطلب اشاره شد عضویت در شورای انقلاب است و نویسندۀ این سطور هم در بیشتر یادداشت هایی که مربوط به یکی از اعضای شورای انقلاب و غالبا درگذشت آنان بوده نام او را آورده است.

  دکتر شیبانی داستان عضویت خود در شورای انقلاب را این گونه گفته است: « دی ماه بود. شبی در خانه دکتر صدر حاج سید جوادی بودیم، دکتر باهنر پیشنهاد کرد عضو شورای انقلاب شوم. قبول کردم اما گفتم برای معالجۀ همسرم راهی انگلستان هستم. گفتند باشد. درمان طول کشید و من 22 بهمن در انگلستان بودم و یک ماه بعد از پیروزی انقلاب بازگشتم.»

   این اظهارات به معنی آن است که در مهم ترین جلسات شورا در کوران انقلاب و پیشنهاد نخست وزیری مهندس بازرگان حضور نداشته حال ان که عضو شورای انقلاب بوده است: « در اسفند ماه آقای هاشمی را دیدم. گفت فردا جلسه شورای انقلاب است. بیا. در جلسه شرکت کردم دیدم قبل از این دکتر باهنر تنها خلاصه نویسی می کرده و من شدم دبیر جلسات و تمام مذاکرات را ثبت کردم.»

   از این روست که صورت جلسات پیش از 8 اسفند 1357 در اختیار نیست و شاید در خاطرات شخصی و منتشر نشده برخی از اعضا باشد اما از این نظر نقش شیبانی مهم است چندان که اشاره به عضویت مهندس موسوی در شورا با استناد به همین صورت جلسه هاست:« تا قبل از این که مهندس میرحسین موسوی بیاید موسوی اردبیلی را می نوشتم: موسوی. اما پس از آن ایشان را می نوشتم مهندس موسوی و آیت الله موسوی اردبیلی را موسوی.»

   دکتر شیبانی در همان مصاحبه ( با عباس سلیمی نمین) در ادامه می گوید: « وقتی بنی‌صدر رییس جمهور و رییس شورای انقلاب شد به من گفت شما دیگر ننویس. چون ثبت و ضبط صورت جلسات نظمی پیدا کرده بود ولی من گفتم: برای خودم می نویسم.»

    خاطرات او از شورا به همین اعتبار مستندتر است. جایی از همان مصاحبه می‌گوید: «‌5 نفر اولیه شورای انقلاب مطهری، بهشتی، باهنر، هاشمی رفسنجانی و موسوی اردبیلی بودند. بعد امام گفت هر یک از این افراد یکی دو نفر را اضافه کنند تا معمم ها و کلاهی ها مساوی شوند و به 13 و بعد 15 نفر رسید.»

    با این خاطرات می توان دریافت که چرا نام طالقانی در آغاز نبوده شاید به خاطر حایگاه ویژۀ او و این احتمال که نقش رهبر دوم انقلاب را ایفا می کرد و در کنار جهره هایی با سابقۀ مبارزانی و محبوبیت کمتر نمی نشیند ولی پذیرفت حال ان که گویا آیت‌الله منتظری نمی‌آید.  هاشمی رفسنجانی در خاطرات گفته بود آقای خامنه ای در هسنۀ اولیه نبود چون مشهد بودند و به تهران آمدند و اضافه شدند. ترکیب نهایی همان گونه که دکتر شیبانی به نقل از امام گفته تساوی نسبی تعداد معممین ( روحانیون) است با کلاهی ها ( غیر روحانیون) از این قرار: روحانیون: آقایان: مطهری، طالقانی، بهشتی، موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی، خامنه ای، مهدوی کنی و باهنر. غیر روحانیون هم: بازرگان، بنی صدر، قطب زاده، سحابی، معین فر، شیبانی، حبیبی ( و میر حسین موسوی).

   وجه چهارم عضویت در مجلس بررسی نهایی پیش نویس قانون اساسی در تابستان 58 است. قرار بود مجلس مؤسسان تشکیل شود با صدها عضو اما به خبرگان تبدیل شد با کمتر از 100 عضو. در انتخابات این مجلس همۀ طیف های سیاسی شرکت کردند حتی رهبران حزب توده و چهره ای چون احمد فردید و به همین خاطر نیروهای مذهبی اختلافات خود را کنار گذاشتند و با هم ائتلاف کردند تا روشنفکران سکولار پیروز نشوند و در تهران لیست 10 نفری ائتلاف پیروز شد: طالقانی، بهشتی، منتظری، بنی‌صدر، سحابی، شیبانی، موسوی اردبیلی علی محمد عرب، گل زادۀ غفوری و منیرۀ گرجی. بقیه هم در ردیف های بعد قرار گرفتند به گونه ای که نماد روشنفکری سکولار - حاج سید جوادی- نفر یازدهم شد و پس از درگذشت طالقانی نیز وارد نشد چون گفته شد عضو علی البدل نداریم.

  جدای این چهار وجه چند اتفاق در زندگی دکتر شیبانی متفاوت و متمایز است:

   اول: بعد از استعفای دولت موقت به ریاست مهندس بازرگان چون کشور نه مجلس داشت نه رییس جمهور به جای تعیین یک دولت موقت دیگر  با فرمان رهبر انقلاب، شورای انقلاب تا تشکیل مجلس و دولت جدید عهده دار قوۀ اجرایی هم شد یعنی هم دولت و هم مجلس و برخی اعضای شورا وزیر شدند: بنی‌صدر وزیر اقتصاد، هاشمی رفسنجانی و مهدوی کنی وزیر کشور،  قطب زاده وزیر خارجه و شیبانی هم وزیر شد اما نه وزیر بهداری در حالی که پزشک بود که وزیر کشاورزی و این عجیب ترین اتفاق در تاریخ وزارت کشاورزی و زندگی خود اوست!

   از قضا دوران وزارت او پر سر و صدا شد اما نه به خاطر اقدامات و تصمیمات خودش که به سبب انتصاب رضا اصفهانی به معاونت وزارت کشاورزی و بحث واگذاری زمین که هر چه حمایت کشاورزان را در پی داشت تا جایی که روزی با بیل در بلوار کشاورز در پشتیبانی تظاهرات کردند مخالفت برخی مراجع را برانگیخت و بوی اقدامات مارکسیستی استشمام کردند در حالی که رضا اصفهانی به اقتصاددان مسلمان و فردی بسیار متعبد و از نمونه های عملی زهد و تقوا شهرت داشت.

   دوم: نامه سرگشادۀ او به مهندس بازرگان در مخالفت با دیدگاه های رییس و مراد سابق در قبال جنگ و ولایت فقیه و پاسخ مفصل مهندس بازرگان از اسناد درخشان تاریخ معاصر است و مخاطبان را به مطالعۀ متن کامل آن با عنوان «دو دیدگاه دربارۀ آزادی» ارجاع می دهم که نشان می‌دهد بسیاری از اختلاف ها و مناطعات امروز  ریشه در دو نوع نگاه دارد.

    سوم: او دوبار کاندیدای ریاست جمهوری شد اما نه برای این که رییس جمهور شود برای این که دیگری رییس جمهوری شود! این گزاره تناقض آمیز جلوه می کند ولی می توان حدس زد دکتر شیبانی در هر دو نوبت به خودش رأی نداده باشد! زیرا پس از عزل بنی صدر از ریاست جمهوری و در انتخابات مرداد 1360 نظام بر سر ریاست جمهوری محمد علی رجایی نخست وزیر وقت به اجماع رسیده بود و رقابت درون ساختاری پس از حذف لیبرال ها برای نخست وزیر بود نه ریاست جمهوری که قبل از 68 اختیار زیادی نداشت. از این رو سه نفر به عنوان کاندیدای دیگر با رجایی رقابت کردند: عسگر‌اولادی، اکبر پرورش و عباس شیبانی. یک نفر هم کافی بود اما فضای ترور نگرانی ایجاد کرده بود و اتفاقا عسگراولادی هم ترور شد اگرچه جان به در برد. 8 سال بعد هم باز دکتر شیبانی نامزد شد و این بار هم در واقع صوری بود چون ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی قطعی بود و چون انتخابات ریاست جمهوری را با یک نفر نمی شود برگزار کرد شیبانی فداکاری کرد و کاندیدا شد و البته قاعدتا به هاشمی رفسنجانی رأی داد. 

    این رویکردها در دورانی بود که مهندس بازرگان زنده بود و از این که یار پیشین از آنها گسسته و به رقیب پیوسته ناخرسند. 

     دکتر شیبانی البته در مجلس حضوری مستمر داشت هر چند که تذکرها و مخالفت های او به امور کلان مربوط نبود و مشهور است که بیشتر دغدغۀ اسراف داشت آن هم نه ریخت و پاش‌های کلان و بحث خرید میوه و شیرینی در مجلس و موکت و کف‌پوش آن را جدی می گرفت و خود نیز زندگی بسیار ساده و زاهدانه‌ای داشت. در خانه‌ای قدیمی در نزدیکی همان پادگان عشرت‌آباد و میدان سپاه در کوچه‌ای که به نام شهید مفیدی است و نمی‌دانم همان مفیدی عضو مجاهدین پیش از انقلاب است یا نه چون همسر او خانم انسیه مفیدی از خانواده های مبارز مذهبی بود.

   چهارم اما نقش او در اتئلاف آبادگران است. در انتخابات شورای شهر 81 و در غیاب اکثریت رأی‌دهندگان و در حالی که اصلاح‌طلبان در حال رقابت با خود بودند مهدی چمران و احمدی‌نژاد و چهره‌های کمتر شناخته شده اصول‌گرایان، ائتلافی شکل دادند و با نام شیبانی و چمران توجه‌ها را جلب و گمنامی دیگر نامزدها را پوشاندند. حاصل این شورا شهردار شدن محمود احمدی‌نژاد بود که از آن سکویی برای ریاس جمهوری ساخت و بدین ترتیب عباس شیبانی که روزی از بازرگان و طالقانی و  سحابی‌ها اعتبار می‌گرفت و در انتخابات ریاست جمهوری با رجایی و هاشمی رفسنجانی ولو صوری رقابت کرد زمینه ساز به قدرت رسیدن محمود احمدی‌نژاد شد و پس از آن سکوت و خانه نشینی پیشه کرد اگرچه شِکوه هم نداشت و به مهم‌ترین اصل خود که پرهیز از اسراف بود وفادار ماند. اسراف و ریخت و پاش کشور را گرفته بود و پیرمرد دل‌خوش به این بود که مراقب بوده زیاده از حد برای نمایندگان میوه خریداری نکنند و این آخری‌ها خبرنگاری او را دیده بود که از این داروخانه به آن داروخانه می‌رفته تا داروی کمیابی را پیدا کند و نمی‌خواسته به کسی رو بیندازد.

    

 

   

منبع: عصر ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۷۹۲۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۵ رقیب قالیباف در کرسی ریاست مجلس /تندروها به صف شدند /وزیر احمدی نژاد هم هست

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بعد از برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات مجلس، تکلیف ۲۴۵ کرسی برای ۴ سال آینده مشخص شد و ۴۵ کرسی باقی‌مانده نیز در ۲۱ اردیبهشت تعیین می‌شوند بنابراین اکنون بیش از دو سوم ترکیب مجلس آینده مشخص شده است.

بنابر گزارش ایسنا، از همان ابتدای اعلام نتایج انتخابات،‌ موضوع اصلی در محافل سیاسی تعیین «رئیس مجلس دوازدهم» بود. موضوعی که هم در رسانه‌ها پیگیری شد، هم چهره‌های سیاسی داخل و خارج مجلس را به واکنش واداشت و هم زمینه جناح‌بندی‌ها در این باب را فراهم کرد؛ این روند در روزهای پس از برگزاری انتخابات مجلس آنقدر سرعت گرفت که به موازات اعلام نتایج در مهمترین حوزه‌های انتخابیه، اسامی چهره‌هایی برای تکیه‌زدن به صندلی ریاست مجلس شنیده می‎شد. با نزدیک‌شدن به شروع کار مجلس آینده اما این رقابت‌ها رنگ‌وبوی بیشتری گرفته و خبرها حکایت از برگزاری جلسات متعدد رسمی و غیررسمی برای تصمیم‌سازی درباره ریاست مجلس آینده دارد.

برمبنای آنچه برخی منتخبان مجلس آینده می‎‌گویند، افرادی چه به صورت مستقیم و چه غیرمستقیم برای ریاست مجلس اعلام آمادگی کردند که از جمله آنان می توان از «محمدباقر قالیباف»، «منوچهر متکی»، «مجتبی ذوالنوری»، «مرتضی آقاتهرانی»، «حمید رسایی» و «حمیدرضا حاجی‌بابایی» نام برد. شنیده‌ها از راهروی مجلس هم نشان می‌دهد این چهره‌ها برای جلب نظر سایر منتخبان، جلساتی برگزار کرده‌اند؛ روندی که در آن، طرح وعده‌هایی برای گرفتن رای از منتخبان مجلس آینده هم دور از ذهن نیست.

باتوجه به رقابت تنگاتنگ جریان‌های مختلف اصولگرایی در انتخابات مجلس دوازدهم و حضور کاندیداهای آنان در بهارستان، ‌انتظار می‌رود صحنه رقابت نه‌تنها برای کسب کرسی ریاست که برای کرسی نایب رئیسی، سایر اعضای هیأت رئیسه مجلس و حتی رؤسای کمیسیون‌های تخصصی مجلس نیز جدی‌تر شود و در نهایت فضای کلی مجلس دوازدهم را به سمت‌وسویی هدایت کند که در آن کمتر شاهد یک‌دستی‌هایی از نوع مجلس یازدهم باشیم.

در چنین شرایطی، اینکه کاندیداهای هر کدام از این کرسی‎های ریاست، گوشه‌چشمی به نتایج دوره دوم انتخابات مجلس داشته باشند تا با رایزنی‌ها بتوانند نظر آنان را به خود جلب کنند، نه‌تنها تصور بعیدی نیست که به نظر می‌رسد تاثیر سرنوشت‌سازی هم بر ترکیب نهایی هیات رئیسه و روسای کمیسیون‌های مجلس دوازدهم برجای بگذارد.

۲۷۲۱۵

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900135

دیگر خبرها

  • صحبت های زهره هراتیان درباره درگذشت دکتر اشرفی: هر مسابقه‌ای باید تحت نظر فیفا باشد؛ آمبولانس و دکتر آنجا نبود!
  • راه‌یافتگان نهایی هشتمین جشنواره طنزپهلو معرفی شدند
  • شگرد جالب محمود احمدی نژاد برای دست ندادن با زنان
  • در ۸ سال دولت احمدی‌نژاد، قیمت نان ۳۲ برابر شد!
  • مومنی، اقتصاددان: در هشت سال دولت احمدی نژاد، قیمت نان 32 برابر شد!
  • پیشکسوت ارزنده فوتبال خوزستان درگذشت
  • ۵ رقیب قالیباف در کرسی ریاست مجلس /تندروها به صف شدند /وزیر احمدی نژاد هم هست
  • احمدی نژاد می‌گفت مشکل ما خود رهبری است!
  • پیام تسلیت حجت الاسلام سید موسی موسوی در پی درگذشت ماموستا فخری
  • درگذشت پزشک زن بیمارستان شریعتی / آیا خودکشی کرد؟